تبعید به شعرهای خیس

تبعید به شعرهای خیس

سروده های دفتر «تبعید به شعرهای خیس» هنگامی متولد شدند که من تازه موفق شده بودم در مهر ۱۳۶۵ از طریق مرزهای شمال غربی ایران، از زیر حاکمیت تفتیش عقیده و عمامه و نعلین خارج شوم. زندگی زیرزمینی در آن روزها، تحت تعقیب بودن به عنوان یک مخالف ولایت فقیه، یافتن راه بلد برای عبور از منطقه‌ی جنگی حاج عمران و سایر خطرهای دهان گشوده در مسیر، حوادث مفصلی را در برمی‌گیرد و شرح حال آن بماند برای وقتی دیگر.جایی که برای یک اقامت موقت در آن پناه گرفته بودم، یک منطقه‌ی کوهستانی جنگل‌پوش در شمال غربی ایران، در منطقه‌ی آزاد شده بین ایران و عراق بود. بخشی از پیشمرگه‌های حزب دمکرات ایران در آن مستقر شده بودند. من از آنها کمک خواستم تا رسیدن به نخستین شهر مرزی عراق مرا یاری کنند.شعرهایی که به نحوی به جنگل اشاره می‌کنند، تولد خود را مدیون این منطقه‌ی کوهستانی هستند. خلوت برگ‌پوش حوضچه‌ی یک چشمه‌ی کوچک جنگلی، در پناه سایه‌های درختان بلوط وحشی، بیتوته‌ی مناسبی برای من، تنهایی و شعر بود. غروبگاهان سمفونی یکریز آوای سیرسیرکان فضایی اثیری به جنگل می‌بخشید، ماه با طلوع رازناک خود این مجموعه را...